روزشمار زندگی پسر کوچولوی ما

آرشی شجاع میشود

ما چهارشنبه 11 اردیبهشت یعنی روز مادر رفتیم به خانه بازی اولش با احتیاط کامل از پله ها بالا رفتی و از سرسره سر میخوردی ، تازه پارک که میرفتیم به اسرار من میرفتی رو سرسره و اصلا دوست نداشتی سرسره بازی کنی بعد یه سری بچه اومدن اونجا که از در و دیوار سرسره ها بالا میرفتن و هر چی کار که تو بلد نبودی رو اونها میکردن بعد از گذشت ده دقیقه دیدم آقای آرش خان داره سرسره رو برعکس میره بالا و سر میخوره داشتم شاخ در میاوردم اینقدر سریع یاد گرفتی و ترست ریخت کلی خندم گرفت از کارات اینم چند تا عکس از اون دیروز اینجا هم بهت گفتم آرشی ژست بگیر تو هم برام این ژست ها ی با مزه رو گرفتی ...
12 ارديبهشت 1392

روز مادر

عزیز دلم عشق من همه زندگی من از اینکه با اومدنت ،‌با بودنت، باعث شدی که من مادر بشم و این واژه زیبا رو به من بگن از تو ممنونم ، امیدوارم که لایق مادر بودن باشم ، خیلی دوست دارم و از خدا میخوام که مادر بودن را، از هیچ زنی دریغ نکنه، و امیدوارم هر کس که مادر میشه لایق اسمش باشه روز زن بهانه ای است برای تشکر از شما و من خیلی دوستت دارم و حاضرم همه دنیامو دو دستی تقدیمت کنم . . . ...
11 ارديبهشت 1392

بیست و هشت ماهگی آرش و سفر کیش

مامانی و بابایی و آرشی به همراه خاله مریم و آرزو و فاطمه و بهناز وو طاها کوچولو و عزیز رفتیم کیش، خیلی سفر خوبی بود و خیلی هم هوا خوب بود فقط ی ه مشکلی پیش اومد اونم این بود که مامانی و آرشی هر دو سرما خوردیم و دو روز آخر آرشم خیلی تب داشت مامان مصی با خاله آرزو و فاطمه رفتن غواصی ، سوار بانانا شدیم ، سوار کشتی کف شیشه ای شدیم و آرشی کلی ماهی دید و ذوق کرد اینم مامانی و خاله آرزو ، فاطمه و بهناز سوار benana اینم مامان مصی در حال غواصی اینجا رفته بودیم کشتی کف شیشه ای به قول خودشون black eye اینجا لب ساحل مرجان نشسته بودیم اینجا هم ساحل مرجانه و ر...
8 ارديبهشت 1392

بیست و هشت ماهگی آرش و سفر کیش

مامانی و بابایی و آرشی به همراه خاله مریم و آرزو و فاطمه و بهناز وو طاها کوچولو و عزیز رفتیم کیش، خیلی سفر خوبی بود و خیلی هم هوا خوب بود فقط ی ه مشکلی پیش اومد اونم این بود که مامانی و آرشی هر دو سرما خوردیم و دو روز آخر آرشم خیلی تب داشت مامان مصی با خاله آرزو و فاطمه رفتن غواصی ، سوار بانانا شدیم ، سوار کشتی کف شیشه ای شدیم و آرشی کلی ماهی دید و ذوق کرد اینم مامانی و خاله آرزو ، فاطمه و بهناز سوار benana اینم مامان مصی در حال غواصی اینجا رفته بودیم کشتی کف شیشه ای به قول خودشون black eye اینجا لب ساحل مرجان نشسته بودیم اینجا هم ساحل مرجانه و ر...
8 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی

سلام ما بعد از چند وقت اومدیم چند تا عکس از پسرمون بزاریم البته عکسهای قبل از عیدشه اینجا رفتیم سرزمین عجایب تو الماس شرق اینم چند تا عکس متفرقه از بیست و هفت ماهگی آرشی آرشی در حال نقاشی کردن ، اینجا لیوان رو برداشتی و به عنوان شابلون ازش داری استفاده میکنی اینجا هم بهت گفتم ژست بگیر اینم یه روز برفی نزدیک عید در مشهد ...
7 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی

سلام ما بعد از چند وقت اومدیم چند تا عکس از پسرمون بزاریم البته عکسهای قبل از عیدشه اینجا رفتیم سرزمین عجایب تو الماس شرق اینم چند تا عکس متفرقه از بیست و هفت ماهگی آرشی آرشی در حال نقاشی کردن ، اینجا لیوان رو برداشتی و به عنوان شابلون ازش داری استفاده میکنی اینجا هم بهت گفتم ژست بگیر اینم یه روز برفی نزدیک عید در مشهد ...
7 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی

سلام ما بعد از چند وقت اومدیم چند تا عکس از پسرمون بزاریم البته عکسهای قبل از عیدشه اینجا رفتیم سرزمین عجایب تو الماس شرق اینم چند تا عکس متفرقه از بیست و هفت ماهگی آرشی آرشی در حال نقاشی کردن ، اینجا لیوان رو برداشتی و به عنوان شابلون ازش داری استفاده میکنی اینجا هم بهت گفتم ژست بگیر اینم یه روز برفی نزدیک عید در مشهد ...
7 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی و عید نوروز

عزیز دل مامان این سومین عیدی هست که شما کنار ما هستی و با بودنت زندگی ما رو پر از عشق و برکت کردی و به دلهای ما شادی آوردی تو بهترین هدیه ای هستی که خداوند به ما داده و به خاطر این هدیه زیبا از خدا تشکر میکنیم امیدواریم که همیشه تنت سالم باشه و امسال هم سال خوبی برامون باشه امسال عید رفتیم تهران و بابایی چون کار داشت 10 فروردین برگشتیم مشهد ما هر سال عید چون تهران هستیم سفره هفت سین نداریم اینم چند تا عکس از عید اینجا قبل از راه افتادن به سمت تهرانه اینجا هم رفته بودیم خونه دوست بابا ، اینم دختر کوچیکشون ماریا هستش ، اینقدر هم تو رو دوست داشت و باهات بازی کرد که نگو امیدوارم که تو هم وقتی بزرگ...
7 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی و عید نوروز

عزیز دل مامان این سومین عیدی هست که شما کنار ما هستی و با بودنت زندگی ما رو پر از عشق و برکت کردی و به دلهای ما شادی آوردی تو بهترین هدیه ای هستی که خداوند به ما داده و به خاطر این هدیه زیبا از خدا تشکر میکنیم امیدواریم که همیشه تنت سالم باشه و امسال هم سال خوبی برامون باشه امسال عید رفتیم تهران و بابایی چون کار داشت 10 فروردین برگشتیم مشهد ما هر سال عید چون تهران هستیم سفره هفت سین نداریم اینم چند تا عکس از عید اینجا قبل از راه افتادن به سمت تهرانه اینجا هم رفته بودیم خونه دوست بابا ، اینم دختر کوچیکشون ماریا هستش ، اینقدر هم تو رو دوست داشت و باهات بازی کرد که نگو امیدوارم که تو هم وقتی بزرگ...
7 ارديبهشت 1392

بیست و هفت ماهگی آرشی و عید نوروز

عزیز دل مامان این سومین عیدی هست که شما کنار ما هستی و با بودنت زندگی ما رو پر از عشق و برکت کردی و به دلهای ما شادی آوردی تو بهترین هدیه ای هستی که خداوند به ما داده و به خاطر این هدیه زیبا از خدا تشکر میکنیم امیدواریم که همیشه تنت سالم باشه و امسال هم سال خوبی برامون باشه امسال عید رفتیم تهران و بابایی چون کار داشت 10 فروردین برگشتیم مشهد ما هر سال عید چون تهران هستیم سفره هفت سین نداریم اینم چند تا عکس از عید اینجا قبل از راه افتادن به سمت تهرانه اینجا هم رفته بودیم خونه دوست بابا ، اینم دختر کوچیکشون ماریا هستش ، اینقدر هم تو رو دوست داشت و باهات بازی کرد که نگو امیدوارم که تو هم وقتی بزرگ...
7 ارديبهشت 1392
1